به نام خدا

با سلام و نثار دعای خیر

روز جهانی «دموکراسی» را به همه انسان هایی که در اندیشه و عمل خود به برابری انسان ها اعتقاد و باور دارند و برای اداره امور مردم یک مملکت به این موضوع که اراده ملت در تعیین سرنوشت خود باید ملاک باشد و… را تبریک عرض نموده و تعالی اندیشه و رشد ذهنی آنها را پاس می دارم و به قدر و منزلت آن ها اذعان می دارم.

اکنون «دموکراسی» به شکلی از حکومت اطلاق می شود که در آن مردم تصمیم گیرند‌ه امور مربوط به اداره کشور هستند. در چنین سیستمی همه از برابری برخوردار بوده و تبعیض به هر شکل و به هر نحوی تائید نمیشود، همچنین دارا بودن قوه قضائیه مستقل، پاسخگویی دولت در قبال شهروندان، آزادی رسانه ها و مطبوعات، آزادی اندیشه و آزادی بیان، پاسخگویی مسئولین در خصوص ثروت‌های ملی و امکان محاکمه سارقین بیت المال و… بخوبی در چنین سیستمی و بطور کلی تحقق حقوق بشر امری بدیهی تلقی میشود.

انواع دموکراسی بطور خیلی مختصر:

  1. دموکراسی مستقیم که در آن شهروندان تصمیم می گیرند و قانون وضع می کنند و اداره امور مملکت را به عهده دارند.
  2. دموکراسی نمایندگی که در آن مردم بعنوان «ملت»، مقامات دولتی را از جانب خود انتخاب و از جانب خود به آنها نمایندگی می دهند، مانند دموکراسی پارلمانی یا ریاستی.

1-2) نظام دموکراسی ریاستی که در آن مردم رئیس جمهور را به عنوان رئیس کشور و دولت انتخاب میکنند.

2-2) سیستم دموکراسی پارلمانی که این سیستم  دارای یک پارلمان است که اعضای آن را مردم انتخاب میکنند. پارلمان نیز فردی را به عنوان نخست وزیر بر می گزیند و نخست وزیر نیز اعضای هیئت وزرا را انتخاب میکند. این سیستم ممکن است یک ریس اسمی نیز داشته باشد که حق مداخله در امور اداره کشور و تصمیم گیری در مورد آن را ندارد و فقط شخصیتی نمادین میباشد.

لازم به ذکر است: پس از پایان دوران سلطه پادشاهان بر کشورها که عموما این پادشاهان افرادی جنگجو و ورزیده و قدرتمند بودند که با زور بازوی خود قدرت را از چنگال سایر قدرتمداران در آورده و خود زمام امور را به دست میگرفتند. آنها همیشه در پیشاپیش سپاه حرکت و در اکثر جنگ ها شخصا شرکت میکردند. پادشاهان، زمامدار مطلق اداره امور مملکت بودند که به سادگی دستور کشتن افراد و یا پاداش و خلعت دادن را داشته و مالک همه چیز مرم بودند و در مقابل اراده او هیچ اراده‌ای نمیتوانست وجود داشته باشد.

با گذشت زمان و ورود به عصر پیشرفت های مختلف بشری و جدایی از بدویت و رشد فکری انسان‌ها، به تدریج تفکر دموکراسی و حکومت مردم و ملت سالاری در سرتاسر جهان، جوامع بشری را با سیستم های اداره مملکت مبتنی بر انتخاب مردم و ملت سالاری نزدیک و از قلدر سالاری دور نمود و همگان فهمیدند که دیگر زور بازو در اداره کشور کارایی ندارد. بنابراین، ممالک مختلف بر حسب دوری و نزدیکی ملتشان به مدرنیته و اندیشه ورزی و فرهنگ ملت و… رو به انتخابات آورده و نظام‌های پادشاهی باقی مانده از دوران ماقبل عصر اندیشه ورزی نیز تبدیل به مقامات تشریفاتی شدند که اجازه دخالت در امور مملکت را ندارند (در ایران نیز انقلاب مشروطه صورت گرفت ولی چنین امری متاسفانه تحقق پیدا نکرد. شاید اگر حداقل این انقلاب تحقق پیدا میکرد، امروز ما دچار چنین فلاکتی نبودیم).

بسیاری از کشورها و ممالک مختلف که به استقبال این جهش و رشد متعالی فکری رفتند و دموکراسی را به اجبار و یا با فشار افکار عمومی مردمانشان برگزیدند بازهم به علت نوبودن چنین تجربه‌ای توانستند با نیرنگ های سیاسی مختلف سوار بر آرای مردم شده و این بار با ترفندهای مکارانه (به اصطلاح سیاست بازی) و از راهی دیگر بازهم قدرت را به چنگ بیاورند. منتهی این بار نه با زور بازو و از طریق شمشیر زدن و ربودن از دست سایر قلدرها و زورمداران قبلی، بلکه با فریب و نیرنگ و بطور مستقیم، آنها قدرت را از دست مردم با رضا و رغبت بیرون آورده و به قدرتمداری خود رسیدند که در نتیجه، دوباره همان دیکتاتوری دوران پادشاهان مجددا حاکم شد. اما این بار در شکلی دیگر و بازهم سرها بریده شد منتهی این بار نه با خنجر و شمشیر و با به امر شاه توسط جلاد، بلکه با پنبه و همچنین نه با توسل به زور بلکه از دست مردم خندان و پایکوبی که به زعمشان برای انتخاب بهترین کاندیداهای خود و انتخاب برترین خدمتگزاران، جشن و سرور نیز برپا میکنند. غافل از این که با دستان خود غارتگران و جنایتکاران را بر سر خود مسلط میکنند و اختیار جان و مال و آبرو ناموس خود را به آنان می سپارند و این سیاستمداران درست  یک روز پس از به دست آوردن قدرت، دیگر برای این ملت ارزش و پشیزی قائل نخواهند بود. اینجاست که به ناگاه مردم بهت زده با چشمان خود با مشتی دیوانه قدرت روبرو میشوند که مقوله خدمت برای آنها به مثابه یک شوخی بیشتر نیست. آنهایی که موقع انتخابات شعار می دانند “ما تشنگان خدمتیم و نه شیفتگان قدرت”.

پس از این مرحله از انتخابات است که این نظام‌هایی هم که حتی با انتخابات به روی کار آمده‌اند نیز تبدیل به نظام های اکثراً فاقد آزادی انتخاب، بی‌ثباتی سیاسی، فساد و غارت و تباهی، سرکوب و به گلوله بستن مخالفان و معترضین، حیف ومیل ثروت های ملی و صرف تشریفات و تجملات و خوشگذرانی‌های خود کردن، قبضه اقتصاد مملکت به نفع خود و وابستگان و هزاران جنایت دیگر نموده و از ارتکاب هیچ ظلم و ستمی نیز خودداری نمیکنند.

اما باید دید اِشکال کار در کجاست که در این عصر تقریبا همه انتخابات‌ها نیز در نهایت منجر به دیکتاتوری و سلطه عده معدودی بر ملت میشود که برای حفظ دیکتاتوری و منافع خود مجبور به دست زدن به کشت و کشتار و دستگیری معترضینی که معمولا این عده از آگاه ترین و مبارزترین افراد یک جامعه در هر دورانی هستند، میشود.

در این رابطه تجربه نشان داده که مستولین اداره کشور به محض اینکه قدرت را به دست میگیرند و سوار کار میشوند، بلافاصله در اولین وهله برای خود اقدام به تشکیل گارد ویژه تحت عناوین مختلف نموده و پس از آن به تدریج حکومت پلیسی و امنیتی خود را بر مردم تحمیل و ایجاد رعب و وحشت میکنند تا مردم بفهمند که صدایشان نباید در بیاید و گرنه سر و کارشان با حبس و شکنجه خواهد بود. این روال تقریبا روال مرسوم و شناخته شده‌ای می باشد. در حالیکه همین قدرتمداران و سلطه گران روزی با حمایت خود ملت سوار اریکه قدرت شده‌اند.

بنابرابن لازم است، ملت تمهیداتی را به کار بگیرد تا این تضمین را داشته باشد، کسانیرا که برای اداره امور مختلف مملکت انتخاب میکند، پس از رسیدن به قدرت، علیه خود او اسلحه نکشند و او را به بردگی سیاسی وادار نکنند. بدون پیش بینی چنین تمهیداتی مسلما هر حرکت ملت برای نجات خود از چنگال یک نظام دیکتاتوری، منجر به افتادن به دام دیکتاتوری دیگری میشود. این موضوع در ایران بخوبی تجربه شده و بطور قطع و یقین لازم است تا با پیش بینی‌هایی از بروز مجدد چنین فلاکتی جلوگیری شود.

راه های اجتناب از افتادن به دام دیکتاتوری جدید:

الف) اجتناب و دوری جستن از هر نوع:

  1. نظام های تاریخ انقضاء گذشته (مانند نظام اسلامی، نظام شاهنشاهی، نظام کمونیستی و…)
  2. نظام‌های مادام العمری و بدون تاریخ انقضاء (مانند نظام اسلامی، نظام شاهنشاهی، نظام کمونیستی و…)
  3. نظام‌های فرد محور(مانند نظام اسلامی، نظام شاهنشاهی، نظام کمونیستی و…)
  4. نظام‌های رهبر محور(مانند نظام اسلامی، نظام شاهنشاهی، نظام کمونیستی و…)
  5. نظام‌های ایدئولوژی محور(مانند نظام اسلامی، نظام کمونیستی و…)
  6. نظام‌های تک حزبی (مانند نظام اسلامی، نظام شاهنشاهی، نظام کمونیستی و…)
  7. نظام‌های ناسازگار با دموکراسی (مانند نظام اسلامی، نظام شاهنشاهی، نظام کمونیستی و…)

ب) انجام فعالیت های:

1-ب)انجام فعالیت های فردی:

2- آشنایی با حقوق فردی و انسانی خود و حق حاکمیت و بهره مندی از ثروت های ملی

3- آشنایی با داشته‌‍‌‌ ها و ثروت های  ملی خود

4- فهمیدن و اشراف به این موضوع مهم که مملکت و ثروت ها و داشته ای مادی و معنوی آن متعلق به کلیه آحاد مختلف ملت است و مدیران اجرایی مملکت که با آرای ملت عهده دار امور میشوند فقط مستخدمین و گماشتگان ملت هستند که برای انجام امور مختلف اداره مملکت به استخدام ملت در آمده اند و هیچگونه برتری و استیلایی بر ملت ندارند و ملت هر زمان که اراده کند میتواند آنها را از کار برکنار کند.

5- …

2-ب) انجام فعالیت‌های گروهی:

  1. در جهت آگاهی بخشی به توده‌های مردم برای اتخاذ راه های مبارزه با ایجاد دیکتاتوری
  2. اقدام برای تشکیل گروه های حافظ منافع ملت و ملت سالاری

 

ادامه دارد

بنیانگذار مکتب عرفان کیهانی حلقه و بنیانگذار سازمان صلح طاهری: محمد علی طاهری
تورنتو: 15/ سپتامبر/2023 مصادف با ۲۴/شهریور/۱۴۰۲