آزادی یکی از اهداف غایی بشریت است که همراستای زندگی انسان به سمت تعالی، جایگاهی شایسته در اندیشه و انگاره کمالجوی او دارد. آزادی و مفاهیم مربوط به آن همواره از مولفههای مهم و قابل تامل در تمامی ادیان، مکاتب، آثار حکما و فلاسفه بوده و هست و همین امر آن را تبدیل به واژهای مقدس در فرهنگ جوامع بشری نموده است. اما برای رسیدن به معنا و مفهوم صحیح آزادی نیاز به فهم و درک طرح آفرینش است تا از این طریق دلیل به ودیعه گذاشتن اصل آزادی در وجود انسان شناخته شود.
آزادی پدیدهای ذاتی است که از دیدگاه ادیان توحیدی و عرفان غیرتوحیدی شرق و مکاتیب مختلف یک مفهوم درونی و جوهری از ماهیت وجود انسان است. این پدیده خدادادی نه ساختگی میباشد و نه بهصورت اکتسابی به دست میآید.

آزادی یکی از ارزشهای بنیادین بشریست که زیربنای اساسی ارتباط میان افراد و دولتها را در جوامع نشان میدهد. تبیین منطق این اصل که وابسته به اراده و اختیار فردی هر انسانی میباشد بر مبنای روابطی عدالت محور و مسالمتآمیز تنها با تحقق دیدگاه اینتریونیورسالیزم (جهانوطنی) بهصورت انسان شمول عملی خواهد شد.
هر چند واقعیت جوامع خودکامه نشان میدهد که این اصل را با محدود نمودن روز افزون حق آزادی تبدیل به یک آرمان دست نیافتنی برای حفظ بقا و سلطهجویی خود کردهاند. آزادی موهبتی الهیست که ارزش اختیار و انتخاب را برای تبیین کرامت انسانی به ارمغان آورده و او را از هر آفریده دیگری متمایز ساخته است بر همین اساس سجده انسان در برابر خداوند بر روی پله عشق و مبتنی بر اصل آزادی و اختیار رقم خورده، نه بر اساس اجبار و تحمیل باور و ایمانی از قبل تعیین شده.
توسعه صلحی پایدار و جهان گستر، بدون بهرهمندی از حق آزادی فردی نه تنها محقق نمیگردد بلکه بدل به شعاری برای بهرهبرداری منفعتطلبانه از مفهوم گرانقدر آن شده است.
آزادی و صلح چنان با هم عجین شدهاند که صلح بدون آزادی و آزادی بدون صلح معنا نخواهد داشت.

آزادی بیان و عقیده راهیست برای رساندن یک اندیشه و ارائه نظر به دیگران. اصل آزادی بیان یعنی ابراز عقیده و فکر، اعم از فلسفی، دینی، اجتماعی، سیاسی و علمی و بر همین اساس از دیدگاه حقوقدانها آزادی بیان باید در یک اصول معین و تعریف شده ارائه گردد تا به حقوق دیگران آسیب وارد نکند. یکی از مجادلات بحث برانگیز در طول تاریخ و در جوامع بشری مشخص نبودن حد و مرز آزادی بیان است.
بنابراین؛ انسان در همین راستا ملزم به حفظ کرامت انسانی و ارج نهادن به ارزشهای کمالجویانه در جهت جستجو و دستیابی به حقیقت است تا در بهبود سطح زندگی اشتراکی خود با دیگران برای تسلط بر مشکلات و مدیریت بحرانها بتواند از این ابزار کارآمد استفاده نماید.
یکی از مواد اعلامیه حقوق بشر در خصوص آزادی عقیده میباشد: هر فردی حق آزادی عقیده و بیان دارد و این حق مستلزم آن است که کسی از داشتن عقاید خود بیم و نگرانی نداشته باشد.
بنیانگذار مجموعه عرفان کیهانی حلقه بیش از ۸ سال از عمر خود را در زندانهای سیاسی عقیدتی ایران سپری کرده و بهواسطه دفاع از حق آزادی بیان و اندیشه، شکنجههای متعددی را تحت فشار دستگاه تفتیش عقاید جمهوری اسلامی ایران تحمل نمودند.
سازمان صلح طاهری با توجه به تجربه و درک آقای محمدعلی طاهری از شرایط مسموم و غیرانسانی بوجود آمده توسط حاکمان زور و قدرت بر علیه آزادی بیان و عقیده، با ارائه نظریههای جدیدی در باب عرفان، علم، فلسفه و مذهب دریچهی نوینی را برای حمایت عملی از این امر مهم گشوده و با احترام به اصول حقوق بشر، به پاسداشت و اعتلای مفهوم آزادی بیان میپردازد و در همین راستا از تمام آزاداندیشان و سازمانهای مدافع صلح و حقوق بشری برای هماندیشی و همگامی بیشتر دعوت بهعمل میآورد.
یکی از موارد حقوق بشری نقش آزادی ادیان در تحقق عدالت میباشد. بدین معنا که هر کس حق آزادی عقیده و بیان را باید بدون ترس و واهمه داشته باشد و بتواند در کسب اطلاعات مربوط به اندیشه و عقایدش بدون ملاحظات مقرر شده توسط حکومت یا جمعیت خاصی حق انتخاب داشته باشد.
در واقع جوامع نباید تعیین کننده حدود آزادی عقیده برای افراد باشند. آزادی ادیان حق ذاتی هر فردیست که برای ابراز عقیده و باورهای خود در خلوت یا در سطح اجتماع محدودیتی نداشته باشد.
سلب حقوق انسانی برای آزادی دین و عقیده یکی از بیرحمانهترین دستاوردهای حکومتهای تندرو و افراطیگرایی است که با محدود نمودن فضای جامعه، تفکرات متحجرانه خود را در ظاهر دین به مردم دیکته میکنند.

برای توسعه صلح جهانی و برقراری عدالت اجتماعی، هیچ انسانی برای نوع تفکر و دین خودش نباید مورد بازخواست و آزار قرار بگیرد. نقض این اصل مهم انسانی، نقض فاحش حقوق بشر میباشد.
بند ۱۸ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی بر این نکته تأکید میکند که پایمال نمودن حق انسانها برای انجام اعمال دینی خود، بیعدالتی محسوب میشود.
متاسفانه بهواسطه قدرتطلبی افرادی خودکامه در حکومتهای توتالیتر دینی، آزادیهای فردی هزاران نفر انسان فقط به لحاظ نوع گرایش به مسائل ایدیولوژیک و عقیدتی نادیده گرفته میشود، تا جایی که این زورمداران، شرافت انسانی را به ابتذال کشانده و برای نیل به اهداف ضد بشری و ظالمانه خود از ظاهر دین به طرز وحشتناک و سرکوب گرایانهایی استفاده میکنند.
ظاهرگرایان دینی با رویکرد قرون وسطایی و برداشت سطحی از دین، برای حفظ جایگاه و منافع خود، اقدام به حذف فیزیکی مخالفان به بهانه توهین و افترا به عقاید دینی نموده و حق حیات را از آنان سلب میکنند.
حکومت مردم بر مردم با محوریت مذهب و دیانت یکی از فاحشترین موارد نقض حقوق بشر میباشد که سازمان صلح طاهری نه تنها آن را محکوم میکند بلکه همگام با نهادهای بینالمللی و حقوق بشری در حمایت از آزادی ادیان پیشنهاد میکند که این نوع حاکمیت استبدادی مردود شمرده شود و به عنوان یکی از موارد نقض حقوق بشر به مفاد اصلی کنوانسیون حقوق بشر الحاق گردد.

اعدام اثر بازدارنده ویژهای ندارد و از آن معمولا در نظامهای قضایی معیوب بهعنوان یک ابزار سرکوب استفاده میشود. مجازات اعدام نشانه فرهنگ خشونتورزی است و نه راه حل مناسبی برای رفع جرائم این عمل غیرانسانیترین و تحقیرآمیزترین شیوه مجازات قرون وسطایی است که در دیوان عدالت حکومتهای استبدادی، قتل بیگناهانی زیادی را با صدور این حکم رقم میزند.
در کشورهایی که حاکمیت آنها براساس دیکتاتوری و خودکامگی اندیشه اداره میشود، نه تنها اراده مردم در سرنوشت آن نقشی ندارد بلکه تفکر و رای آنها نیز به حساب نمیآید. به همین دلیل حکومتها برای حفظ قدرت و منافع خود، مردم بیگناه را به زندانها میکشانند و حتی به راحتی حکم اعدام افراد را صادر میکنند و از این رو بهطور فزایندهای، دامنه فساد و تباهی یک جامعه را تشدید میکنند.
بنابراین مجازات اعدام و سلب حیات از انسانها شدیدترین نوع مجازات است که بهطور حتم حس کینهتوزی و انتقام را در جوامع گسترش میدهد و روح انسانی را جریحهدار میکند.
هر روز تعدادی انسان بابت جرایمی که طیف متنوعی را در بر میگیرند به اعدام محکوم میشوند. این جرایم شامل مواد مخدر، اعمال تروریستی، ناتوانیهای ذهنی وروانی و حتی اعدام بزهکاران زیر ۱۸ سال میباشد.
در این راستا تمامی نهادهای قضایی که بر اساس اراده و اختیار حاکمیت موجود هر جامعه تعیین مجازات مینمایند باید بدانند که حکم اعدام برگشتناپذیر است و همیشه ممکن است اشتباهی رخ داده باشد.
سازمان صلح طاهری با مردود شمردن مجازات اعدام، احترام برای حق حیات هر موجود زنده، به ویژه انسان را لازم دانسته و راه استفاده صحیح از این موهبت بینظیر خلقت را در گروی معرفتپژوهی، آگاهی و خودشناسی همه جانبه میداند.
این سازمان جایگاه شخصیت سالم را معیار احترام به قوانین یک جامعه قرار میدهد معتقد است که فقدان آگاهی و عدم رعایت قوانین حاکم بر جهان هستی عامل بروز کجروی و جرم در جوامع میشود که به دلیل شدت یافتن مجازاتها، ناهنجاریهای بیشتری را رقم میزند.
سازمان صلح طاهری همگام با سازمان عفو بینالملل، با مجازات اعدام در همه شرایط بدون استثنا مخالف است. صرفنظر از اینکه متهم چه کسی است؟ طبیعت و شرایط وقوع جرم چه بوده؟ فرد بیگناه است یا گناهکار؟
مجازاتهای سنگین و غیرقابل ترمیم و بازگشت نظیر حبس ابد، حبسهای طولانی مدت و اعدام کاری غیرعقلانی و غیراخلاقی است. هر چند سیستم تنبیه و مجازات را به هزاران دلیل نمیتوان متوقف کرد اما میتوان از طریق فرهنگسازی برای درک جایگاه انسان در هستی، عناصر تعدیل اندیشه و اخلاق را در بینش اجتماعی وارد کرد.
همه روزه در سراسر جهان افراد زیادی برای دستیابی به یک زندگی امن و بهتر تصمیم میگیرند تا سرزمین مادری خود را ترک نمایند. ترک خاک، دلایل بسیاری دارد که بخش عمده آن شامل نقض حقوق بشر، فقر و گرسنگی، جنگ و تغییر شرایط اقلیمی میباشد. تمامی این سفرها به امید یک آینده روشنتر آغاز میشوند، هر چند مملو از خطر و هراس باشد.
اصطلاح پناهنده یا پناهجو به کسی اطلاق میشود که کشور خود را برای برخورداری از حقوقی بیشتر ترک کرده است.

گاهی تهدید امنیت جانی، برای برخی افراد چنان شدید است که چارهای جز خروج از کشورشان را ندارند و این حق پناهندگان است که از حمایت بینالمللی برخوردار شوند. کسانیکه بهعنوان پناهجو یا آوارگان جنگی کشور خود را به سمت مقصد دیگری ترک مینمایند این تجربه را دارند که اصالت هویت آنها نادیده گرفته میشود، در صورتیکه هیچ فردی نباید بر اساس وضعیت قانونی مرتبط با اقامتش در یک کشور توصیف شود.
انسانها باید در جهانی زندگی کنند تا اگر به دلایلی ناچار به ترک موطن خود شدهاند، بتوانند در محیطی امن زندگی خود را از نو بسازنند. ضمن اینکه دولتها نباید هیچکس را مجبور کنند تا به کشورش بازگردند.
طبق اعلامیه جهانی حقوق بشر؛ هر کسی در برابر آزار و اذیت دارای حق تقاضا و استفاده از پناهندگی در کشورهای دیگر است.
صرفنظر از اینکه پناهجویان چگونه و چرا وارد یک کشور میشوند و باید همچون افراد دیگر از حقوقی برابر برخوردار باشند.
از دیدگاه سازمان صلح طاهری، پناهندگی یکی از زشتترین پدیدههاست که نشانده ظلم و ستم و نابرابری در جوامع بشری است و البته در عمل اقدامی ظلمستیزانه و خداپسندانه هست ولی بهشرط اینکه هر کسی علیرغم ترک کشور خود، برای برچیده شدن بساط ظلم و ستم، همچنان مبارزه نماید.
ما ضمن تحسین از همت و اراده پناهندگان و آوارگان، برای نجات انسانها از شرایط نابسامانی که محصول بیعدالتی و قدرت طلبیهاست؛ از درگاه خداوند استعانت میطلبیم و از همه نهادها و سازمانهای زیربط، درخواست حمایت از پناهندگان و آوارگان را در سرتاسر جهان داریم.
سازمان صلح طاهری با طرح دکترین اینتوریونیورسالیزم چندین هدف را دنبال میکند و یکی از آنها این است که بتوان فراتر از موضوع مرزها به انسانها نگاه کرد؛ زیرا برای عبور از مشکلات و معضلات پیش روی بشریت نیاز به تعاون جمعی و هم یاری عمومی بیشتری است تا انسان به اهداف متعالی خود در جهت کمال برسد.

تبعیض به اصل هویت انسانی ضربه زده و باعث تضییع حقوق آنها میشود به انسانها آسیب میرساند و موجبات استمرار بیعدالتی را فراهم میسازد.
تبعیض زمانی رخ میدهد که افراد به دلیل تمایزگذاری ناعادلانه در قانون یا در عملکرد انسانی، نتوانند بهصورت برابر و مساوی از حقوق بشر و سایر حقوق مدنی خود بهرهمند شوند.
فعالیت سازمان عفو بینالملل مبتنی بر اصل برابری و عدم تبعیض میباشد و معتقد است که در همکاری خود با جوامع گوناگون در نقاط مختلف جهان، قوانین و اعمال تبعیضآمیز را به چالش میکشد تا همه افراد بتوانند از حقوق خود بهصورت یکسان بهرهمند گردند.
این حق هر انسانی است که با او فارغ از جنسیت، دین، نژاد، قومیت، ملیت، طبقه، اعتقاد، زبان، گرایش جنسی، هویت جنسیتی، سن، وضعیت سلامتی و خصوصیات دیگر بهصورت برابر رفتار شود. با این حال بهطور مکرر، روایات تلخ و دردناک کسانی را میشنویم که به دلیل تعلق به گروهی «متفاوت» از کسانی که در جایگاه قدرت و استیلاء بر دیگران هستند، متحمل خشونت و بیرحمی میشوند.
• همانطور که در سازمان عفو بینالملل به مواردی در جهت لغو قوانین تبعیضآمیز و رعایت آزادی فردی اشاره شده، سازمان صلح طاهری نیز به این قوانین انسانی احترام گذاشته و خواهان اجرای گسترده آن در تمام جوامع بینالمللی میباشد.
این سازمان موارد ذیل را نیز محترم شمرده و در راستای اجرای آنها برای برچیده شدن این پدیده زشت انسانی همسو با سایر نهادها و ارگانهای مربوطه همگام میشود.
• محافظت از همه افراد در برابر خشونت و تبعیض.
• وضع قوانین و سیاستهایی که مشارکت و تکثر در تمام عرصههای جامعه را ارتقاء دهد.
• اقدام علیه ریشههای تبعیض از جمله با به چالش کشیدن کلیشهها و نگرشهایی که زمینهساز تبعیض هستند.
نظر به اینکه اعلامیه جهانی حقوق بشر اعلام میدارد که کلیه افراد انسانی بهطور آزاد و یکسان از لحاظ حیثیت و حقوق متولد میشوند، بنابراین؛ باید بتوانند از کلیه حقوق و آزادیهای مندرج در آن اعلامیه، بدون اعمال تمایز، بخصوص از نظر حیثیت، نژاد، رنگ، ملیت، جنسیت، زبان و مذهب برخوردار شوند.
سازمان صلح طاهری نیز توسعه حفظ «کرامت انسانی» را بر اساس اصول حیثیت ذاتی در مقیاس جهانی برای رعایت حقوق بشری خواهان است و براساس دیدگاه جهان وطنی، برای امحاء پدیده زشت و غیرانسانی تبعیض نژادی در تمام سطوح تلاش مینماید تا از طریق ارتقاء دید عمومی و ایجاد زمینه آگاهی همگانی نسبت به جایگاه انسان در هستی تعریف نوینی از معنای زندگی با حقوقی برابر را با بشریت به اشتراک بگذارد.
امروزه عدم تبعیض جنسیتی و تساوی حقوق بین مرد و زن بهعنوان یکی از زیر ساختهای فکری، بر ضرورت تغییر نگرش و ارزشها تاکید دارد.
تصور کلیشههای جنسیتی، مجموعه سازمان یافتهای از باورها درباره زنان و مردان بوده که بخش دیگری از ریشه این تمایز را نیز شرایط اجتماع تعیین میکند.
امروزه در سطح جهانی، هنجارهایی که به عنوان قواعد و رهنمودهای مشترک، رفتارهای اجتماعی را در یک وضعیت قرار میدهد، فقط باعث شده که انسانها اعم از زن و مرد، وجودشان در گروی تصرف روزافزون جهان مادی باشد.

در حالیکه بر اساس هدفمندی طرح خلقت، انسان ابزاری برای رشد رویکرد مادی به هستی نیست و برای توسعه و تکامل ارزشهای اصولی و معرفتی باید جایگاهی در جهت رشد ریشههای معنویتگرایی در جوامع مختلف در نظر گرفت.
بدون درک اصالت هویت در جهان هستی و آگاهی از ریشه واحد وجودی نمیتوان از نگاه ابزاری و دوگانه نسبت به جنسیت دوری نموده و روی خوشبختی و آرامش را دید. این معضل نابرابر همواره عامل بروز ناهنجاریهای روزافزون و در نتیجه عدم رعایت حقوق بشری میشود و بدین ترتیب باعث بروز تضادهای متعددی میشود که در پی آن سقوط خصایل مثبت انسانی شکل میگیرد.
همه انسانها باید فارغ ار این تفاوت ظاهری همگام با روند هوشمندانه هستی پی به جایگاه ارزشمند خود برده و از طریق همفازی و همسویی وجودی با تجلیات الهی در راستای ارتقاء مصالح جهانی، وارد عمل شوند.
سازمان صلح طاهری پیادهسازی محوریت کمال بشری و آگاهسازی عموم مردم را برای جهانی عاری از خشم و تضاد برای برقراری برابری جنسیتی و درک یگانگی ضروری میداند.
تمام افراد بشر برای شناخت عمق وجود خود نیاز به مطالعه کاتالوگ وجودی دارند تا با جایگزین نمودن اندیشهای نوین در رفع برنامههای غلط و فرسوده ذهنی اهتمام ورزند. این امر میتواند در شکل دادن به سعادت زندگی فردی، خانواده و جامعه منجر گشته و زیر ساختی تزلزل ناپذیر را بوجود آورد.

لزوم رعایت حقوق بشر از طریق نهادهای بینالمللی برای رهایی انسانها در جهت فقرزدایی جوامع محروم، امری الزامیست و رفع این پدیده ناهنجار بشری، مستلزم آن است که همه افراد انسانی به حساب آورده شوند و حق اظهارنظر برای اخذ شرایط عادلانه را داشته باشند.
طبق آمار جهانی، در حال حاضر انسانهای بسیار زیادی (حدود نهصد میلیون نفر)، از معضل دردناکی به نام گرسنگی رنج میبرند و فارغ از وقایع غیرمترقبه زیست محیطی، این مشکلات تنها به دلیل کمبود منابع نیست، بلکه ناشی از بیتوجهی و تبعیضی است که در اثر بیکفایتی دولتها واقعیت تلخی از محرومیت را در جوامع بشری رقم زده است. بهطور حتم حق بدیهی تمام انسانها در سراسر دنیا برخورداری از حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بدون تبعیض در تمام سطوح میباشد.
نتیجه اسفبار آمار جهانی در مورد افرادی که دچار سوءتغذیه هستند یک هشدار خطرناک برای نقض حقوق بشر است. اعمال برخی اقدامات غیراصولی در جوامع بشری با اصل کرامت و عزت انسانی مغایرت دارد. از جمله: موضوع فقر و بیتوجهی به اقشار آسیبپذیر و نفی حقوق اولیه انسانی که در سطح بینالملل مطرح میباشد.
تحقق کرامت انسانی و حقوق بشری فصل مشترک انسانها در کره خاکی است که بهواسطه پایهی ذاتی واحد آدمیان در میان همه ملل جهان مغتنم شمرده میشود. در نتیجه بیتوجهی به این اصل، حقیقت اصالت وجودی انسان با بحران مواجهه شده و تنزل پیدا کرده است.
ما امروزه در جوامع مختلف شاهد محرومیتهای متعددی از جمله عدم دسترسی به آب سالم، خوراک مغذی، مسکن، سلامت ذهن و فیزیک شرایط ناپایدار امنیت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و خانوادگی و… میباشیم. در این رابطه دولتها باید درصدد تهیه یک پروتکل حقوقی در راستای برخورداری از این امکانات، برای محرومترین افراد در سراسر جهان باشند تا آن را با تصویب قانونی به اجرا درآورند.
صلح همه جانبه بشری بدون کمک به بازیابی جایگاه کرامتِ انسانی و شخصیت سالم امری محال به نظر میرسد.
بر همین اساس و به موازات این حرکت سازمان صلح طاهری، لزوم خودشناسی و آگاهی از مراتب کمال و تعالی را حق همه افراد بشری دانسته، زیرا هیچ کس بدون شناخت، فهم و درک جایگاه خود در هستی و عدم اطلاع از فلسفه بینظیر خلقت و احیای شرافت انسانی، نمیتواند انتظار برقراری صلح و عدالت جهانی را داشته باشد.