توضیحات در خصوص میلاد منجی
به نام خدا
با سلام و نثار دعای خیر
در پاسخ به سوال یکی از دوستان در رابطه با نظر بنده و عرفان حلقه در خصوص موضوع منجی عالم بشریت و تطابق آن با دیدگاه سایر ادیان و مکاتب به اطلاع میرساند:
- در بسیاری از اعتقادات دینی در طول تاریخ، باوری مشترک وجود دارد که تقریباً در بین همه ملتها، کیش و آیینیها و… با ادبیات و تعاریف مشابه ای نهادینه شده که نشان میدهد بشر در انتظار شخصیتی است الهی با ویژگیهایی خاص. از این نقطه نظر میتوان او را «موعود» نامید.
- در مورد «موعود » اعتقاد عمومی این است که او بشریت را از ظلم و ستم نجات خواهد داد و تعریف همگان از چنین شخصیتی نیز مشترک میباشد. تقریباً در این مورد هیچ اعتقاد و باوری در دنیا نیست که از او تعریفی به غیر از این ارائه نموده باشد. از این رو میتوان او را منجی نامید یا به عبارتی دیگر«منجی موعود»
- منجی موعود در نهایت بیش از یک نفر نمیتواند باشد. زیرا، به یکباره نمیشود یکصد نفر با هم نقش منجی را به عهده داشته باشند. در نتیجه میتوان گفت: «یگانه منجی موعود»
- بدون شک و طبق اعتقاد عمومی، منجی در رابطه با «نجات بشریت» وظیفه و رسالت مهم و تکرار ناشدنی بر عهده دارد. در نتیجه میتوان گفت: «یگانه منجی موعود بشریت»
- منجی صرفاً میتواند شخصیتی الهی باشد. بنابراین: یگانه منجی بشریت ارتباطی تنگاتنگ با تفکرات آیینی الهی دارد.
- همچنین در هر فرهنگی زمانی را نیز برای بزرگداشتهایی به مناسبتهای مختلف در رابطه با موعود در نظر گرفتهاند که باز هم شرکت افراد در این بزرگداشتها امری بدیهی است و فقط نشان دهنده فرهنگی است که در آن فرد متولد شده و باورهای خود را از آن گرفته است.
- عرفان حلقه صرفاً موارد زیر بنایی اشتراکی بین انسانها را مورد بررسی قرار میدهد. در کتب و مقالههای منتشر شده در دهه هشتاد خورشیدی این موضوع بهطور کامل روشن شده است و در مقالههای متعدد نیز به این موضوع اشاره گردیده که موعود برای بشریت آگاهیهای هستی را به همراه میآورد. نتیجه حاصل از این آگاهیهاست که انسان را از جهل و نادانی نجات داده و متعاقباً باعث میشود تا انسان طعم صلح را بر روی زمین بچشد. صلحی که محصول رسیدن به کمال انسانی است نه زور شمشیر. زیرا، ارتکاب اعمال شنیع و ظلم و ستم ناشی از نادانی و گمراهی بشر بوده است.
- تفاوت موعود باوران در نحوه ظهور، زمان ظهور، نحوه برقراری عدالت و… است که بستگی به موقعیت جغرافیایی که در آن متولد شده و آموزش دیده و اعتقاد اولیه خود را از آن گرفته برنامهریزی میشود. این نیز امری طبیعی است که هر فردی بر باوری که از فرهنگ خود گرفته، عمل کند و نمیشود در این مورد بر کسی خرده گرفت.
عرفان حلقه نیز برخواسته از ایران است و تحت تاثیر فرهنگ، مذهب، عرفان و… این سرزمین قرار دارد و روز بزرگداشت و میلاد چنین موعودی را نیز بر همین اساس برگزار میکند و این موضوع هم همانگونه که پیشتر گفته شد، امری بدیهی است. تبریک این میلاد و بزرگداشت از جانب من در چنین روزی به معنی قبول نداشتن سایر باورها نیست. بلکه اینجانب برای همه اعتقادات چه از نقطه نظر باورهای دینی و چه بر اساس اصل آزادی اندیشه، دین و… احترام قائل بوده و هستم. زیرا، من خودم یکی از قربانیان نقض آزادی اندیشه، دین و… میباشم و لطمات سنگینی از بابت آن به من، خانواده و دوستانم وارد شده است. ضمن اینکه من «دفاع از حقوق بشر» را برای خود تکلیف نمودهام.
ممکن است برخی افراد تصور کنند، عرفان کیهانی حلقه، اینتریونیورسالیزم و… را که بنیانگذاری نمودهام، تعاریف و چارچوبهای آنها و طرح برخی مسائل عرفانی الهی را بر اساس جو و شرایط سیاسی، امنیتی و اعتقادی حاکم بر ایران و رعایت صلاحدیدهایی که مورد پسند نظام هیئت حاکمه قرار بگیرد، ارائه دادهام (در حالیکه برای نوع اعتقادات من چند بار اعدام صادر شده و اگر موردپسند و باب دل آنها بود که این اتفاق نمیافتاد). از این رو این احتمال وجود دارد که بعضی تصور کنند با خروج (غیرقانونی و بدون پاسپورت) من از ایران و رسیدن به سرزمین آزادیها یعنی کانادا، اکنون به ناگاه وجهه عرفانی این مکتب تغییر خواهد کرد و آنچه را که در ایران گفته و یا مکتوب نمودهام اینک با چرخشی یکباره از طرح موضوعات عرفانی، معنوی و الهی خالی خواهد شد و کسوت الهی و دینی آن به کناری گذاشته خواهد شد!!! در حالی که بر خلاف تصور احتمالی این عده، عرفان حلقه در این سرزمین آزادیها، از نو وجهه با صلابت آزاد منشانه و بشر دوستانه خود را پیدا خواهد کرد. همچنین باعث آشکار شدن اعتقاد راسخ بنده نسبت به آنچه که بیان کرده و نگارش نمودهام (به ویژه در چارچوب حقوق بشری) ثبات قدم و اندیشه، استقلال شخصیتی و… اینجانب آشکار شود و با استقامتتر از دوران ایستادگی در مقابل دشمنان اندیشه و… خود را نشان خواهد داد تا در خط مقدم جبهه رویارویی در مقابل دشمنان بشریت، خائنین و ناقضین حقوق بشر، بتوانم انجام وظیفه کنم.
با آرزوی بیداری و توفیق الهی برای بشریت
محمد علی طاهری